وبسایت نبوغ خفته ، فروش دوره‌های فرزندپروری ، قصه های کودکانه | دکتر رضا ریحانی

قصه برای بچه های نق نقو | ویژه کودکی که با گریه حرف میزنه (جدید)

حراج!

قیمت اصلی: 56,000 تومان بود.قیمت فعلی: 31,000 تومان.

8 قصه بی نظیر که می توانند به فرزندتان کمک کنند تا به بهترین شکل احساسات و نیازهای خود را ابراز کنند.

توضیحات

قصه « گریه نکن خوش زبون » موثرترین قصه برای بچه های نق نقو است. کودکان با این قصه یاد می گیرند با گریه حرف نزنند. آن ها می آموزند که احساسات خود را تنظیم و به درستی ابراز کنند. این قصه به صورت رایگان در سایت نبوغ خفته قرار گرفته است.

 

دکتر رضا ریحانی

 

نویسنده: دکتر رضا ریحانی | درمانگر مجاز ICEEFT کانادا

 

 

قصه برای بچه های نق نقو | گریه نکن خوش زبون

قصه گریه نکن خوش زبون

ویژه کودکان 4 تا 9 سال

 

 

روی زیباترین درخت جنگل، قناری کوچولویی با پدر و مادرش زندگی می کرد. اسم این قناری کوچولو «خوش زبون» بود. خوش زبون، اسمی بود که پدر و مادرش انتخاب کرده بودند. چون او خیلی قشنگ و زیبا حرف می زد. همه پرنده ها و جانوران آنجا، عاشق آوازخواندن خوش زبون بودند.

 

خوش زبون بچه ای بود که همه دوستش داشتند، اما پدر و مادرش او را از همه بیشتر دوست داشتند. آن ها دوست داشتند که اگر او کمکی می خواهد، به او کمک کنند. یا اگر چیز مناسبی می خواهد، به او بدهند. اما همیشه این اتفاق نمی افتاد. همیشه پدر و مادر خوش زبون به او کمک نمی کردند یا چیزی که می خواست به او نمی دادند. برای همین، بعضی روزها خوش زبون با ناراحتی می خوابید.

 

 

پکیج رهایی از زندان تربیتی ریحانی

اگه برای موضوعات کم اهمیت، فرزندتون رو دعوا میکنید و کنترل خشم خیلی سخت شده واستون، حتما اینجا کلیک کنید.

 

 

یک روز که خوش زبون از دوستش ناراحت شده بود، با ناراحتی و گریه کنان پر زد و پیش مادر آمد. به مادر گفت:« اوووو ممممننووووو مممممم آآآآآآآ ووووو!». و دوباره بلندتر از قبل گریه کرد. او خیلی ناراحت بود. و دوست داشت مادر به او کمک کند. مادر هم دوست داشت به او کمک کند، اما اصلا حرف های او را نفهمید. چون با گریه حرف می زد.

 

آن روز، خوش زبون با ناراحتی به رختخوابش رفت. او خیلی غصه می خورد. چون از دوستش ناراحت شده بود و مادر هم به او کمک نکرد. کم کم خوش زبون خوابش برد. او خواب جالبی دید. قناری دانای جنگل، در خواب او امد. او خیلی خوشحال شده بود. همیشه آرزو داشت قناری دانای جنگل را ببیند. قناری دانا به او نزدیک شد و گفت:«چی شده که انقدر ناراحتی خوش زبون جنگل؟!».

 

خوش زبون جواب داد:« دوستم ناراحتم کرد. رفتم از مامانم کمک بگیرم، با او حرف زدم، اما اصلا کمکم نکرد. خیلی ناراحتم الان!». قناری دانا گفت:« به مامان چی گفتی که کمکت نکرد؟!». خوش زبون با ناراحتی گفت:« بهش گفتم اون منو ناراحت کرد. چون اسباب بازی منو برداشت و بهم حرف بدی زد!». قناری دانا گفت:« اگه اینطور میگفتی مامانت حتما کمکت میکرد. من اونجا حرفای تو رو شنیدم. تو اینطوری گفتی: اوووو ممممننووووو مممممم آآآآآآآ ووووو!. چون اون موقع خیلی ناراحت بودی و گریه می کردی. برای همین درست حرف نزدی و مامانت چیزی نفهمید!».

 

قناری دانا ادامه داد و گفت:« اگه با گریه حرف بزنی، کسی چیزی نمیفهمه. بهتره اون لحظه، یکم صبر کنی. وقتی گریه ات آرومتر شد، سه تا نفس عمیق بکشی. بعد به خودت بگی مامان کمکم میکنه. بعد با مامان حرف بزنی!». خوش زبون وقتی این حرف ها را شنید، از خواب بیدار شد. صبح شده بود و خوش زبون هنوز خیلی ناراحت بود. او می خواست با گریه پیش مادر برود و حرف های دیروز را تکرار کند که ناگهان یاد حرف های قناری دانا افتاد.

 

برای همین، اول کمی صبر کرد، گریه اش آرام تر شد. بعد چندتا نفس عمیق کشید. گریه اش خیلی زود تمام شد. سپس، به خودش گفت:« مامان اگه بتونه بهم کمک میکنه!». و بعد پیش مامان رفت و گفت:« مامن دیروز، اون دوستم منو ناراحت کرد. چون اسباب بازی منو برداشت و بهم حرف بدی زد! چکار کنم مامان؟!». مادر که حالا حرف های او را فهمیده بود، اول او را بغل کرد و بعد به او کمک کرد. حالا، هم خوش زبون خیلی خوشحال بود و هم مادر. وقتی مادر دور شد، خوش زبون به آسمان نگاه کرد و از قناری دانا تشکر کرد. او برای همیشه خوش زبون جنگل ماند.

 

قصه های کودکانه تربیت جنسی

مجموعه قصه های آموزش جنسی

قوری حرف میزند یک قصه کودکانه است.

مجموعه قصه های آموزش کنترل خشم

قصه برای افزایش عزت نفس

مجموعه قصه های تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس

قصه در مورد جدا کردن اتاق خواب کودک

مجموعه قصه های خوب خوابیدن و قوانین خانه

  • اشتراک این مطلب در شبکه های اجتماعی :