وبسایت نبوغ خفته ، فروش دوره‌های فرزندپروری ، قصه های کودکانه | دکتر رضا ریحانی

قصه کودکانه در مورد تلاش هوشمندانه | صوتی + pdf

حراج!

تماس بگیرید

قصه حلزون و لوبیای سحرآمیز گمشده می خواهد به کودکان بیاموزد که قبل از هر کاری، با دقت فکر کنند. در واقع، این قصه کودکان را به تلاش هوشمندانه ترغیب می کند.

توضیحات

قصه حلزون و لوبیای سحرآمیز گمشده به کودکان اهمیت تلاش هوشمندانه را می آموزد. در واقع، کودکان 4 تا 9 ساله در این قصه یاد می گیرند که برای رسیدن به هدف و نتیجه خوب، باید هوشمندانه تلاش کنند. همچنین، آنها می آموزند که بهتر است همیشه تلاش کنند و ناامید نشوند تا به موفقیت برسند.

 

دکتر رضا ریحانی

 

نویسنده: دکتر رضا ریحانی | درمانگر مجاز آیسفت کانادا

 

فایل صوتی و پی دی اف (pdf) قصه حلزون و لوبیای سحرآمیز گمشده در همین مقاله قرار گرفته است.

 

 

قصه برای تلاش هوشمندانه: حلزون و لوبیای سحرآمیز گمشده

قصه حلزون و لوبیای سحرآمیز گمشده

قصه کودکانه: ویژه کودکان 4 تا 9 سال

 

فایل صوتی این قصه را می توانید از زیر دانلود کنید.

 

 

در یک جنگل بزرگ، حلزون کوچکی زندگی میکرد. اسم این حلزون کوچک “کوشا” بود. کوشا حلزون جستجوگری بود. او عاشق پیدا کردن چیزهای مهمی بود که حیوانات جنگل گم میکردند. اما سرعت او خیلی کم بود. او خیلی آرام آرام راه میرفت. به همین خاطر، ممکن بود تا سالهای سال دنبال چیزهای گمشده بگردد. کوشا با اینکه خیلی میگشت، اما هیچ وقت نتوانسته بود وسایل گمشده دوستانش را پیدا کند.

 

داستان بچه ها

 

یک روز، خرگوش دانا با عجله و نفس نفس زنان پیش ملخ تندرو رفت. خرگوش دانا خیلی ناراحت بود. او آنقدر ناراحت بود که نمیتوانست گریه نکند. با گریه بلند به ملخ تندرو گفت:” لطفا بهم کمک کن. تو خیلی تند میدوی. من مهمترین وسیله ای که داشتم رو گم کردم! میشه پیداش کنی؟”.

 

 

پکیج رهایی از زندان تربیتی ریحانی

اگه برای موضوعات کم اهمیت، فرزندتون رو دعوا میکنید و کنترل خشم خیلی سخت شده واستون، حتما اینجا کلیک کنید.

حلزون و لوبیای سحرآمیز

 

 

کوشا نزدیک ملخ تندرو بود. او صدای گریه های خرگوش دانا را میشنید. به آنها نزدیک شد و بعد به خرگوش دانا گفت:« من اتفاقی صداتونو شنیدم. انگار مهمترین وسیلتو گم کردی. چی رو گم کردی؟». خرگوش دانا گفت:” آره! دانه لوبیای سحرآمیزم رو گم کردم. من با اون دانه میتونستم جنگل رو سرسبزتر و بزرگتر از الان کنم!”.

 

 

وقتی کوشا فهمید که آن دانه لوبیای سحرآمیز چقدر برای جنگل مفید است، چشمانش برق زد. کوشا گفت:” پس من فورا دنبالش میگردم!”. ملخ تندرو به کوشا خندید و گفت:” تو تا الان چیزی پیدا نکردی. سرعتتم خیلی کمه. من میرم پیداش میکنم. تو لازم نیست بیای!”. خرگوش دانا از این حرف ملخ تندرو ناراحت شد و گفت:” حرفتو دوست نداشتم، اما هر کدومتون دانه لوبیای سحرآمیز من رو پیدا کنین، یه جایزه خوب بهش میدم!”.

 

جستجوی حلزون

 

سپس، حلزون و ملخ تندرو شروع کردن به گشتن جنگل. ملخ تندرو از اینور به آنور میپرید و با سرعت همه جا را میگشت. او زیر علف ها، روی تنه درخت، حتی لای موهای حیوانات جنگل را هم میگشت. کوشا هم به آرامی راه میرفت و همه جا را با دقت نگاه میکرد. ملخ هر چندوقت خسته میشد و خیلی استراحت میکرد. او با خودش میگفت:” من خیلی فرزم. همه جا رو سریع میگردم. حلزون خیلی کنده. پس من میتونم زیاد استراحت کنم و از آخرم خودم پیداش کنم!”.

 

 

قصه حلزون و لوبیا

 

اما کوشا استراحت نمیکرد. او خوب فکر میکرد. با خودش میگفت:” اگه دانه لوبیای سحرآمیز از دست خرگوش دانا افتاده، باد اون رو کجا میتونه ببره؟”. و بعد، در جهت حرکت باد و جاهایی که امکان داشت دانه گیر بیفتد را میگشت. او روزها گشت و گشت تا اینکه دانه را پیدا کرد. با خوشحالی دانه را بوسید و روی خانه پشتش گذاشت. و به سوی خرگوش دانا رفت.

 

در راه، ملخ تندرو کوشا را دید. ملخ تندرو از اینکه دید کوشا آن دانه باارزش را پیدا کرده است، تعجب کرد. به او گفت:” تو با ای سرعت کم چطور تونستی پیداش کنی؟”. کوشا لبخند زد و از آن طرف درخت، خرگوش دانا گفت:” کوشا با فکر تلاش کرد و دست از تلاش نکشید. او ناامید نشد. برای همین، تونست دانه باارزش رو پیدا کنه!”. آنجا بود که ملخ تندرو فهمید باید دست از تلاش نکشد و قبل از تلاش کردن، خوب فکر کند!”.

 

اگر فرزندتان رفتارهای بد دیگران را تقلید میکند، برای از بین بردن این نوع رفتارها لطفا اینجا ضربه بزنید.

 

فایل پی دی اف (pdf) این قصه را می توانید از زیر دانلود کنید.

قصه کودکانه در مورد تلاش هوشمندانه

 

داستان برای آموزش اهمیت تلاش هوشمندانه به کودک: سوالاتی که باید بپرسید

سوالاتی که در پایان قصه می پرسید، اثربخشی قصه را افزایش می دهد. نبوغ خفته پیشنهاد می کند در پایان قصه سوالات زیر را از فرزندتان بپرسید:

 

• به نظرت جایزه کوشا چی بود؟

• خرگوش دانا چرا بلند بلند گریه میکرد؟

• چرا ملخ تندرو به کوشا خندید؟

• خرگوش دانا با دانه لوبیای سحرآمیز میتوانست چکار کند؟

• چی شد که حلزون توانست دانه لوبیای سحرآمیز را پیدا کند؟

• تا حالا تو هم هوشمندانه تلاش کردی؟ کی این کار رو کردی؟ چطوری انجامش دادی؟

 

امکان دارد قصه های زیر برای فرزندتان مفید و جذاب باشد:

 

قصه یک اتاق خواب قشنگ برای اینکه فرزندتان در اتاق خواب خودش بخوابد.

 

قصه کبوتر آبی برای درمان اضطراب جدایی کودکان

 

قصه مدرسه دوم پارسا برای اینکه کودک به موقع مشق ها و تکالیف مدرسه اش را انجام دهد.

 

قصه زرافه کوچولو و غلبه بر ترسش برای درمان ترس کودکان از تاریکی

  • اشتراک این مطلب در شبکه های اجتماعی :