تا حالا به این موضوع فکر کرده اید که چگونه خودمان را ببخشیم؟ همه ما انسانها به خودبخشی نیاز داریم. بخشش همان چیزی است که وقتی دریافت میکنیم و یا آن را میدهیم، «خودمان» را آزاد میکنیم. شاید تا همین الان چندین نفر را بخشیده باشیم، اما بخشش خودمان ممکن است به همان راحتی نباشد. گاهی اوقات سخت است که خود را ببخشیم و زندگی مان را ادامه دهیم.
خودبخشی گام های مشخصی دارد که باید برداشته شود.
برای خودبخشی نیاز به درک خود، شفقت و مهربانی با خود داریم.
ممکن است خود را بخاطر اشتباهات کوچک و یا بزرگی که کرده اید سرزنش کنید. با این حال، اجازه دهید 12 دقیقه کنارتان باشیم تا شما را در سفر آرامش بخش خودبخشی راهنمایی و همراهی کنیم.
نقاط ضعف خود را قبول کنید!
« تو کامل نیستی». این جمله را بارها در آینه بگویید و یادداشت کنید. شما کامل نیستید. همچنین فرد بدی هم نیستید. شما فقط یک انسان هستید که مستحق بخشیده شدن است. بنابراین، همان هدیه ای که به دیگران میدهید را از خودتان دریغ نکنید.
چشم تو چشم شدن با احساسات خود، قدرت میخواهد!
ممکن است فرار کردن از احساسات کار راحتی باشد، اما اثربخش نیست. فرار کردن از احساسات مانند فرار کردن از یک کودک نوپای بیقرار است که به شما نیاز دارد. تا هرجایی که فرار کنید، این کودک شما را رها نمیکند.
با احساسات خود بمانید. به خودتان و آنچه درون تان میگذرد توجه کنید تا بتوانید احساساتی که تجربه میکنید را کشف کنید. امکان دارد چندین احساس را در یک زمان تجربه کنید. ایرادی ندارد. بپذیرید که این احساسات شما را تحریک کرده و آنها را قبول کنید.
بپذیرید که خطا کرده اید!
تعریف شما از بخشش چیست؟ تعریف ما این است که اتفاقاتی که افتاده را بپذیرید و با خودتان مهربان باشید. نیاز نیست چیزی را فراموش کنید. برای خودبخشی باید خود را از مرداب پشیمانی و احساس گناه نجات دهید. گام اول برای این کار این است که مسئولیت خطایی که کرده اید را بپذیرید.
احساسات شما بیانگر هویتتان نیست!
با به عهده گرفتن مسئولیت خطایی که کرده اید، ممکن است احساس گناه و یا شرم را عمیقا لمس کنید. این طبیعی و در عین حال سالم است. احساسات چه مثبت، چه منفی، به شما کمک میکنند تا در رفتار خود تغییرات مثبتی ایجاد کنید.
یک نکته را فراموش نکنید: وقتی احساس شرم و گناه میکنید، ممکن است خود را آدم بد و یا بی ارزشی ببینید. ما میخواهیم یادتان باشد که احساسات فقط یک حالت هستند، نه چیزی که هویت شما را نشان میدهند. پس، شما آدم بد و یا بی ارزش نیستید.
برای جبران، کاری کنید!
زمانی که از یک نفر عذرخواهی میکنید، سعی میکنید تا کاری کنید. این کار را برای خودتان هم انجام دهید. شما میخواهید جبران کنید. بنابراین تلاش کنید تا اشتباهات خود را اصلاح کنید. اگر لازم است از دیگری طلب بخشش کنید، این کار را انجام دهید و در صورت امکان جبران کنید. ممکن است اینگونه به نظر برسد که منفعت این کار برای دیگری است، اما منفعت نهایی به خود شما میرسد.
از گذشته خود بیاموزید!
فراموش نکنید که خودبخشی منجر به یادگیری از شرایط و رشد شخصی میشود. پس، درمورد این سوالات فکر کنید:
الف) چرا آن کار را انجام دادید؟
ب) چرا احساس گناه میکنید؟
سپس به خودتان گوشزد کنید که در آینده دیگر آن خطا را نخواهید کرد. اشتباه نکردن، اشتباه است. درس نگرفتن از اشتباه نیز، اشتباه است.
انتقادگر درونی، همسفر اصلی شما در مسیر خودبخشی است. بنابراین پیشنهاد میکنیم هروقت که کنترل افکار منفی دشوار شد، تمرین زیر را انجام دهید:
یک جدول با دو ستون بکشید. در سمت راست جدول، هر چیزی که انتقادگر درونی میگوید را یادداشت کنید. سپس در ستون سمت چپ جدول، جلوی هر جمله نقادانه یک پاسخ محبت آمیز و دلسوزانه بنویسید.
الگوهای فکری را بشکنید!
برای اینکه بتوانید با احساسات خود روبرو شوید و آنها را تصدیق کنید، ممکن است بارها و بارها ماجرا را در ذهن تان مرور کنید. این مرور میتواند منجر به نفرت از خودتان شود. باید این الگوی فکری را بشکنید. بنابراین، هر بار که ماجرا را مرور کردید و نفرت بالا آمد، یک اقدام مثبت انجام دهید. مثلا برای خودتان یک فنجان قهوه درست کنید، آب سرد بنوشید، 3 نفس عمیق بکشید. وقتی الگوی فکری را میشکنید، استرس و اضطرابتان کم میشود.
کمک بگیرید!
چنانچه برای شما انجام گام های فوق سخت است، از یک درمانگر حرفه ای کمک بخواهید. درمانگر میتواند کمک کند تا الگوهای فکری ناسالم را بشکنید و روش های مقابله ای بهتر و سالمتر را جایگزین کنید.
اگر بخاطر زخم هایی که به فرزندتان زده اید نمیتوانید خود را ببخشید، میتوانید از پکیج رهایی از زندان تربیتی ما استفاده کنید.